April 11, 2006
یک تکه نان
دیشب" یک تکه نان" را دیدم، مدتی بود که به سالن سینما نرفته بودم در این مدت گویا سینما فرهنگ بدعت جدیدی گذاشته است بدین صورت که تنها برای 48 ساعت آینده بلیط پیش فروش می کند! و اما...لطفا برای خواندن ادامه‌ی اين مطلب كليك كنيد
Posted at 09:52 PM | Comments (3) | TrackBack
March 13, 2006
لعنتی
هر دفعه یاد سکانس پایانی The Dreamers برناردو برتولوچی می افتم، یه فحش به آمریکا می دم یه فحش به صنعت سینما سه تا فحش هم به خودم!...لطفا برای خواندن ادامه‌ی اين مطلب كليك كنيد
Posted at 12:56 PM | Comments (6)
December 24, 2005
The point
That's about the only thing you can count on in this life, there's nobody that wouldn't hurt you... if it helped them Taylor in Knockaround Guys...لطفا برای خواندن ادامه‌ی اين مطلب كليك كنيد
Posted at 12:18 AM | Comments (1)
October 19, 2005
Le temps détruit tout / Time destroys everything
Alex: I've been reading the most amazing book. Marcus: So what is it? Alex: It says that the future is already written. It's all there. And the proof lies in premonitory dreams. Pierre: Wow! It's putting us to sleep...لطفا برای خواندن ادامه‌ی اين مطلب كليك كنيد
Posted at 10:05 PM | Comments (1)
August 16, 2005
خیلی بد، خیلی بدتر
امشب با دوستم البرز رفتیم فیلم خیلی دور خیلی نزدیک رو تو سینما فرهنگ دیدیم، به جرات می تونم بگم که آشغال ترین فیلمی بود ک ه تو این چند ساله اخیر دیدم . حتی ارزش این پست رو هم...لطفا برای خواندن ادامه‌ی اين مطلب كليك كنيد
Posted at 01:59 AM | Comments (5)
February 05, 2005
جشنواره
دیروز وقت شد تا با دوستهام برم یکی از فیلم های جشنواره رو تو سینما فرهنگ ببینم ، فیلمی به اسم God Send محصول سال 2004 هالیوود، فیلم خوبی بود از ژانر وحشت که تو بعضی صحنه ها واقعا...لطفا برای خواندن ادامه‌ی اين مطلب كليك كنيد
Posted at 08:44 PM | Comments (3)
July 31, 2004
a home at the end of the world
داستان ، داستان دو مرده ، یکی به قول معروف علایق جنسی نرمالی داره و دوستش نه اون یک هم جنس بازه . این دو با هم زندگی می کنن یا بهتر بگم با هم بزرگ شدن با هم...لطفا برای خواندن ادامه‌ی اين مطلب كليك كنيد
Posted at 11:14 AM | Comments (6)
July 11, 2004
توفیق اجباری
امروز با یه دوست عزیز قرار شد برم نمایشگاه دوسالانه عکس ، ولی نمایشگاه تو موزه هنر های معاصر برگزار نمی شد بله تو گالری خیال در حال برگزاری بود . به هر حال تصمیم گرفتم به جای نمایشگاه بریم...لطفا برای خواندن ادامه‌ی اين مطلب كليك كنيد
Posted at 01:32 AM | Comments (5)
May 08, 2004
ad out
امتیاز آدم مرده چیه؟ این که دیگه نمی میره آلفاویل ، ژان لوک گدار...لطفا برای خواندن ادامه‌ی اين مطلب كليك كنيد
Posted at 10:36 PM | Comments (6)
December 22, 2003
X2
قسمتهایی از مصاحبه خوندنی سیامک انصاری و امیر حسین صدیق با کاپوچینو : شیده: بله دقیقا درسته منم شوخی می کنم. ولی خب نمیشه گفت Delicate sound of thunder و یا Division Bell خوب نبودن، میشه؟ سیامک: دیشب هم...لطفا برای خواندن ادامه‌ی اين مطلب كليك كنيد
Posted at 10:25 PM | Comments (3)
December 16, 2003
این صحنه مهمتر از کل فیلم است
امروز می خواستم راجع به آخرین شاهکار تارانتینو صحبت کنم مخصوصا که شرق هم دو تا مقاله در همین رابطه نوشته ولی خوندن یک مطلب و دیدن یک عکس منو به یاد خاطره ای انداخت ، یاد روز خوبی با...لطفا برای خواندن ادامه‌ی اين مطلب كليك كنيد
Posted at 11:02 PM | Comments (3)
December 15, 2003
Kill Bill
همین الان Kill Bill رو دیدم ، شاهکاره . مثل آثار دیگه کوئنتن تارانتینو . از دستش ندید.بازی اما تورمن هم کم نظیره....لطفا برای خواندن ادامه‌ی اين مطلب كليك كنيد
Posted at 12:57 AM | Comments (3)
October 17, 2003
سكانس خوب: دكتر استرنج لاو
اين فيلم را دوست دارم چون سياست را هم عرض مسائل غير اخلاقي مي داند. در سكانس از فيلم دكتر استرنج لاو (پيتر سلرز) به توصيف پناهگاه هايي مي پردازد كه قرار است بعد از شليك بمب - روز رستاخيز (Doomsday) روس ها، براي...لطفا برای خواندن ادامه‌ی اين مطلب كليك كنيد
Posted at 05:21 AM | Comments (0)
February 22, 2003
آموزش به روش ايكس!
اگر آموزش سینما را به عهده من می گذاشتند من این کار را با شلاق باید انجام بدهم یعنی با امکان زندانی کردن و روش های خشونت آمیز یعنی نو آموز را در سینمایی بگذارند که دایما در حال نشان...لطفا برای خواندن ادامه‌ی اين مطلب كليك كنيد
Posted at 10:02 AM | Comments (0)
February 14, 2003
خب چی کار می کنی ؟
خب چی کار می کنی ؟منظورم کارته؟می دونی قدیما هنر پیشه بودم ولی حالا یه دختر دانشجو هستم ۳شنبه و۵ شنبه ها میرم دانشگاه آخه،۳ شنبه و ۵ شنبه ها بيکار بودم ، مگه روزهای ديگه چی کار می کردی؟هيچی...لطفا برای خواندن ادامه‌ی اين مطلب كليك كنيد
Posted at 09:16 PM | Comments (0)
October 03, 2002
آيا هنوز اميدی هست؟
اين حاصل کاریه که من تنها شروعش کردم وتنها هم ادامه اش دادم ، بعد از اين همه فراز و نشيب به نقطه ای رسدم که هزاران زن مثل من در اون قرار دارن . آيا هنوز اميدی هست؟اين جمالات...لطفا برای خواندن ادامه‌ی اين مطلب كليك كنيد
Posted at 10:44 PM | Comments (0)