« Kill Bill | HOME | kill your self »

دوشنبه،16 دسامبر 2003

این صحنه مهمتر از کل فیلم است

امروز می خواستم راجع به آخرین شاهکار تارانتینو صحبت کنم مخصوصا که شرق هم دو تا مقاله در همین رابطه نوشته ولی خوندن یک مطلب و دیدن یک عکس منو به یاد خاطره ای انداخت ، یاد روز خوبی با یه دوست خوب به دیدن اثر ماندگار هیچکاک روانی رفتم . و اما اصل مطلب از ستون شیرین و پست شرق امروز :

                                            سكانس خوب: رواني (۱۹۶۰)

                                                روانی

 هيچكاك همواره پريشان حالي و آشفتگي را به بهترين شيوه برايمان روايت مي كند. اين مسئله در سكانس گفت وگوي ماريون و صاحب هتل (نورمن جيسون، كسي كه در سكانس بعدي، زير دوش او را به قتل مي رساند) نيز به خوبي ديده مي شود. نماهاي اين سكانس به ما يادآوري مي كنند كه هركسي در وجودش نيمه تاريكي دارد- و اين فقط مختص نورمن نيست- و در عين حال به بهترين وجه شخصيت دوگانه نورمن را به ما القا مي كنند. گفت وگوي آن دو فضاي چندان خشني ندارد، اما بحثي كه بينشان در مي گيرد باعث مي شود تا ماريون به وجوه تاريك شخصيت خودش نيز پي  ببرد. اين مسئله به طور خاصي در آنجا كه نورمن به او مي گويد چگونه همگي ما در يك دام گرفتار شده ايم، به چشم مي آيد. ماريون دختري است كه از رئيس اش دزدي كرده و حال در هتلي ساكن شده است.

در حقيقت او در دامي افتاده كه خودش براي خودش درست كرده. ماريون به تدريج در ميانه هاي گفت وگو با نورمن متوجه مي شود كه طرف مقابلش شديداً بيمار است در حالي كه هيچكاك به هيچ وجه چنين چيزي را نشان نمي دهد (يا بهتر بگوييم روي آن تأكيد نمي كند) هنر هيچكاك در اين است كه بدون تأكيد خاص يا ديالوگي طولاني ناخودآگاه همه ما را متقاعد كرده و كاملاً اطمينان دارد تصاوير فوق العاده و ميخكوب كننده اش به بهترين وجه القا گر آشفتگي و پريشاني است. تصاوير او باعث مي شود ماچشم از پرده سينما برنداريم. جزئيات اتاق نورمن وضعيت روحي و رواني او را به خوبي نشان مي دهد. به طور مثال پرنده هاي تاكسيدرمي شده درون اتاق تصوير ساده اي از زندگي ايستا و مخدوش نورمن و همچنين مخمصه اوست.

ثبت در  OYAX Add to Balatarin Add to your del.icio.us Tweet about this Send to facebook Send to friendfeed

نوشته شده در تاریخ دوشنبه،16 دسامبر 2003