« درک پیام | HOME | نخواهم رفت »

پنجشنبه،27 ژوئیه 2007

پنج سال گذشت

 

دقیقا پنج سال از شروع وبلاگ نویسی ام گذشت، 5 مرداد 81 بود که بعد از یک ماهی که با دوستم کلنجار می رفتم برای شروع یک بلاگ دو نفره وبلاگی درست کردم، دقیقا نمی دونستم چی خواهم نوشت کما اینکه هنوز هم درست نمی دونم ولی می دونستم که دوست دارم بنویسم و به اشتراک بگذارم.

وبلاگ این فرصت رو بهم داد تا با افراد زیادی آشنا بشم افرادی که امکان خیلی کمی وجود داشت تا در زندگی روزمره ملاقاتشون کنم، وبلاگ این شانس رو بهم داد تا با عقاید مختلف آشنا بشم و سعی کنم اونها رو بشناسم و بهشون احترام بگذارم. امروز دیگه تقریبا روزی نیست که وبلاگها رو نخونم و یا چند خطی اینجا ننویسم، دوست دارم در سال ششم بیشتر بنویسم و منظم تر و منسجم تر.

امسال شانس این رو داشتم که با درست کردن فوتوبلاگز به نوعی ادای دین کنم به وبلاگستان، بخاطر تمام شانسهایی بهم داد.

سال پنجم رو با این پست شروع کردم، اون روزها رو دقیقا به یاد دارم، در سالی که گذشت به طور متوسط هر دو روز یک مطلب نوشته بودم، پست های دیگری که دوستشون داشتم اینها هستن: یک عکس، یک عکاس : هربرت لیست، بدرود؛ راجع به خداحافظی آندره آعاسی دوست داشتنی، این مطلب، یک عکس، یک عکاس: استورم تورگرسون، اعدام؟، سهم من از بازی يلدا در وبلاگستان یا آن‌چه درباره‌ی من نمی‌دانید، بی اعتمادی به اعتماد، قطار صلح، بعدی؟ و همکاری با آژانس عکس ازت

عکس دستم خودم هست روی جای پایی در یکی از تکیه های شهر کرمانشاه به نشانه گذشتن پنج سال.

ثبت در  OYAX Add to Balatarin Add to your del.icio.us Tweet about this Send to facebook Send to friendfeed

نوشته شده در تاریخ پنجشنبه،27 ژوئیه 2007