« مارتینیم کجا بود؟ | HOME | توکل بر خدای »
یکشنبه، 2 اکتبر 2006
اشک ریزانم از دیدنت تهران
دو هفته ای که نبودم رفته بودم ارومیه، پهلوی پدربزرگ و مادربزرگم، روزهای خوب، هوای خوب و انگور خوب!
امروز از صبح تو تهران اینور و اونور می چرخیدم ماشالاه با این شاهکار جدید زمان بانکها هم که کلی از برنامه عقب میافتی، آلودگی هوا هم که نفس کشیدن رو واقعا سخت کرده وقتی برگشتم خونه گلوم می سوخت و مطابق معمول هر سال از چشمهام اشک می اومد! گند بزنن به این شهر!
نوشته شده در تاریخ یکشنبه، 2 اکتبر 2006