« بازگشت! | HOME | tehran tennis with extra ball »

چهارشنبه،29 اوت 2002

مذهب عليه مذهب!!(۲)

به نام خدا
صحبت به اينجا رسيد که آيا اساسا دين دچار نقص است يا نه بايد علت را در جای دگر جست.
من برای چند نفر از دوستان و آشنايانم نيايش دکتر شريعتی را گذاشتم که اغلب آنها اين جمله در واکنش به اين دعا بيان ميکردند که:((همين آخوندا رو ميگه؟؟)) من منظورم مقدس کردن به هيچوجه نميباشد ولی آيا همه کاستی های اساسی ما در شخصيت، نوع زندگی و... بر طرف شده و همين مانده که همديگر را نقد و بررسی کنيم؟ آيا وقت اين نرسيده که کمی به خود بينديشيم و خويشتن خويش را مورد شديد اللحن ترين انتقادات قرار دهيم؟ بدبختی همه جوامع مذهبی و يا حتی غير مذهبی عقب افتاده که درگير مخوف ترين مشکلات اجتماعی هستند اين است که خويش را فراموش کرده ايم. همه بزرگان معاصر ما فقط در تلاش تربيت کردن ما بوده اند و همه من را فراموش کردند. اينها بايد در راستای هم پيش بروند و حرکت کند تر
يکی از اينها يعنی مسخ کلی حرکت.من با محمود دولت آبادی اصلا آشنايی ندارم ولی يک جمله که جمله بسيار بزرگی است که :((عصر ما، عصر به خود نگريستن است.))
مشکل اساسی اين است که ما خودآگاهی و خود خواهی نداريم و خود را فراموش کرده ايم.
من وقتی به خود مي نگرم می بينم که چقدر از آنچه بايدباشم فاصله گرفته و چگونه در اينچه هستم حبس شده ام. ولی گاندی اين اميدواری را به من ميدهد که هر برده ای آن لحظه ای که خواست آزاد باشد زنجيرها از دست وپای او باز ميشود.
به اميد ياری حق
هورمزد

ثبت در  OYAX Add to Balatarin Add to your del.icio.us Tweet about this Send to facebook Send to friendfeed

نوشته شده در تاریخ چهارشنبه،29 اوت 2002