« پنجره ي ديگري | HOME | X »
دوشنبه، 8 ژوئیه 2003
می تونستم
ميتونستم امشب
شباي هارلم و بگيرم
بپيچونم دورت
چراغاي وينگيلشو کلا کنم برات
مي تونستم امشب
ماشيناي گنده خيابون لنوکسو
تاکسيا و قطاراشو
واسونم
که صدا صداي تو باشه همش
ميتونستم امشب
صداي تپ تپ نفساي هارلمو فروش کنم
تو گرام
بگم بچرخه
همينجور بچرخه و باز بچرخه
و باش
با تو بچرخم
تا صب
سياي دختروي کوچه هاي هارلم
لنگستون هيوز / ترجمه علي چلچله
با استفاده از نشريه ادبی کلاغ






نوشته شده در تاریخ دوشنبه، 8 ژوئیه 2003