« پنجره ي ديگري | HOME | X »
دوشنبه، 8 ژوئیه 2003
می تونستم
ميتونستم امشب
شباي هارلم و بگيرم
بپيچونم دورت
چراغاي وينگيلشو کلا کنم برات
مي تونستم امشب
ماشيناي گنده خيابون لنوکسو
تاکسيا و قطاراشو
واسونم
که صدا صداي تو باشه همش
ميتونستم امشب
صداي تپ تپ نفساي هارلمو فروش کنم
تو گرام
بگم بچرخه
همينجور بچرخه و باز بچرخه
و باش
با تو بچرخم
تا صب
سياي دختروي کوچه هاي هارلم
لنگستون هيوز / ترجمه علي چلچله
با استفاده از نشريه ادبی کلاغ
![ثبت در OYAX](http://www.salehoffline.com/archives/images/oyax.gif)
![Add to Balatarin](http://www.salehoffline.com/archives/images/balatarin.png)
![Add to your del.icio.us](http://www.salehoffline.com/archives/images/delicious.gif)
![Tweet about this](http://www.salehoffline.com/archives/images/twitter-24.gif)
![Send to facebook](http://www.salehoffline.com/archives/images/facebook-24.gif)
![Send to friendfeed](http://www.salehoffline.com/archives/images/ff-small.jpg)
نوشته شده در تاریخ دوشنبه، 8 ژوئیه 2003