« ه ر م ز و ر | ر و ز م ر ه | HOME | مثل زندگی »

دوشنبه، 4 مه 2004

زندگی یه هویجه!

امروز طرفهای 10 پیاده رفتم نمایشگاه اکثرا کتابهای همیشگی رو می دیدیکه چیده شده بودن خیلی وقته دیگه بازار کتاب ساکن شده ولی خوب تو همین مرداب هم ماهی خوب زیاده! از رو نقشه که اصلا نمی شد فهمید کدوم انتشارات تو کدوم سالنه بنابراین من خودم شروع کردم تنهای سالنها رو فتح کردن! 3 تا سالن رو نرسیدم بیشتر ببینم بقیش موند برای چهار شنبه ، امروز به این نتیجه رسیدم که خیلی تو خرید کتاب معقول تر شدم و دیگه هر کتابی رو که خوشم بیاد نمی خرم بلکه هر کتابی رو می دونم صد در صد خواهم خوندش رو می خرم ...
و اما کتابهایی که خریدم ؛ طبق معمول هر سال سه ، چهار تا از سری داستانهای تجربه( سری کتابهای کوچیک جیبی زرد رنگی که تقریبا هر هفته چاپ میشه یکی در میون هم داستان کوتاه و نمایشنامه هست با قیمت به طور متوسط 200 تومن) رو خریدم از گونتر گراس ، ارنست همینگوی ، فرانتس کافکا و تیلد باربنی. کتاب بعدی که نظرمو جلب کرد موشها و آدمها اثر ارنست همینگوی بود چون مجموعه داستان شکست ناپذیرش رو همین اواخر خونده بودم خیلی مایل بود این تقریبا معروفترین اثرش رو هم بخونم کتاب دیگه ای که از نشر گلمهر خریدم محاکمه نوشته گورگن خانجیان بود که بر اساس نمایشنامه معروف هم اسمش اثر کافکا نوشته شده ، .یه کتاب شطرنج و یه راهنمای سبکهای نقاشی کتابهای بعدی بودن که تو کیفم کله پا شدن ! تا رسیدم به انشارات روزنگار که از یکی از محبوب ترین نویسنده هام ژوزه ساراماگو کتاب مرد تکثیر شده رو آورده بود با طرح روی جلدی از فیلم متریکس ! از این انتشارات کتاب زنی که مردش را گم کرد : گزیده داستانهای کوتاه صادق هدایت رو هم خریدم چون بجز بوف کور اثر دیگه ای از هدایت رو نخوندم...
افسانه سیزیف آلبر کامو رو هم چون دوستام تعریفش کرده بودن که حتما بخونم خریدم ( البته ارزونم بودا!) اما می رسیم به دوتا کتابی خیلی حال کردم از پیدا کردنشون اولی ضیافت افلاطون که به نظر من کتابیه که همه باید بخونن ( البته دکتر الهی قمشه ای این حرف رو زده من نقل قول می کنم فقط ) یه کتاب انسان ساز که با تمام این ورق پاره های الان در همین رابطه حاضر نیستم عوضش کنم ؛ درس عشق از زبان افلاطون ، چیستی عشق ...
دومین کتاب، کتاب کمیک استریپ : " کابوس : ماجراهای آقای کا " بود . نمی دونم یادتون میاد طرفای سال 78 یه هفته نامه کاریکاتوری بود به اسم توانا ؟ 20 تومن بود... ورقش خیلی بد رنگ بود... یادتون نیومد؟! مهم نیست ! خلاصه تو این نشریه توانا مانا نیستانی یه سری کمیک استریپ دنباله دار می کشید که شخصیتش یه نویسده یود به اسم " کا " بعد که توانا توقیف شد من موندم تو خماری که آخر سرنوشت کا چی شد؟ خود نیستانی تو مقدمه کتابش میگه : کابوس نمایشگر نوعی تفکر است که بقاء خود را در حذف دیگران می بیند و اندیشیدن را گناهی نابخشودنی. کمیک استریپ فوق الاده ایه از دستش ندید خیلی حرفا زده توش .( اینم لینکی راجع به قسمت بعدی ماجراهای آقای کا ) شعار داستان هم این بود که هر شماره کنارعنوان می نوشت : زندگی یک هویج است ، مهم این است که از کدام سمت به آن نگاه کنیم !
یکی از نکات جالب که امروز تو نمایشگاه نظرمو جلب کرد تو نشر ثالث بود ، تو قسمت ترجمه اشعار خوانندگان خارجی کتاب اریک کلاپتون از اسطوره های موسیقی بلوز توجهم جلب کرد که از موزیسین های مورد علاقم هم هست خواستم که کتاب رو ور دارم عنوان لاتینش متعجبم کرد اریک رو با k نوشته بود! به مسئول غرفه گفتم حرف منو قبول نکرد گفت نه اشتباه می کنی!! کتاب ترجمه اشعار کریس د برگ هم که از همین انتشارات دارم چندین تا غلط ترجمه داره ولی نه دیگه به این تابلویی!
پی نوشت : تو این 2 سال وبلاگ نویسی این طولانی ترین متنی بود که نوشتم و احتمالا شما هم پر حوصله ترین کسی هستین که این متن رو تا اینجا خوندید!
پی نوشت 2: یه نیم ساعتی هم تو غرفه غزال سر در گم بودم آخرشم ارسلان رو پیدا نکردم که نکردم!
پی نوشت 3: قابل توجه کامران باز این متنه راجع به زندگی بود یه جورایی...
پی نوشت 4:برای 4 شنبه باز می خوام برم نمایشگاه کسی دوست داشت بگه اکیپی بریم...

ثبت در  OYAX Add to Balatarin Add to your del.icio.us Tweet about this Send to facebook Send to friendfeed

نوشته شده در تاریخ دوشنبه، 4 مه 2004