« هپی نیو یر | HOME | اتاق تاریک ویرایشگری نوستالژیک »

پنجشنبه، 5 ژانویه 2007

نجواهای شبانه

دیشب که طبق معمول از پیاده روی همیشگی چهارراه پارک وی تا میدان ونک می آمدم به سرم زد تا بدون برنامه ی قبلی به دیدن تئاتری بروم. اولین باری بود که به تنهایی به دیدن تئاتر می رفتم، دو هفته ای می شد که به خاطر این دختر یا آن دختر برنامه ی تئاتر دیدنم را عقب انداخته بودم که حقیقتا ارزشش را نداشت.
اما تئاتر؛ چون کاملا بدون برنامه رفته بودم دقیقا نمی دانستم که چه کارهایی از دو هفته پیش باقی مانده اند و چه کارهای جدیدی آمده اند. شلوغی جلوی گیشه را که رد کردم، به لیست نگاه کردم و نزدیک ترین اجرا را جستجو کردم در حالی که اصلا در قید اینکه از چه گروهیست و غیره نبودم، "نجواهای شبانه" کاری بود که دیشب دیدنم، تئاتری نوشته ی محمد چرمشیر و به کارگردانی عباس غفاری، با بازی سینا رازانی، فرزین صابونی و کامران تفتی، اما ماجرا به نقل از وبلاگ این نمایش:

فضای نمایش ما در یک آپارتمان می گذرد و راجع به سه سرباز است که لیسانس وظیفه هستند. یحیی و یونس و قباد. این سه سرباز ‏شب جمعه، مرخصی نمی روند و در تنهائی از خودشان می گویند، از تنهائی ها و مشکلات و اتفاق ها. این آدم ها مثل خیلی از ‏جوان های دیگر دیده نمی شوند، دوست دارند دیده شوند و گاه گداری خودشان را از دید پنهان می کنند. ما سعی می کنیم رئالیستی ‏که در متن وجود دارد را در بیاوریم، حتی بعضی جاها به جرأت می توانم بگویم به ناتورالیسم نزدیک می شویم.

از دو روز دیگر جشنواره تئاتر شروع خواهد شد، البته گویا بعد از اتمام جشنواره "نجواهای شبانه" یک هفته دیگر هم برنامه خواهد داشت. تجربه ی جالبی بود، گرچه از این به بعد ترجیع می دهم مثل گذشته با برنامه قبلی به دیدن تئاتر بروم.

ثبت در  OYAX Add to Balatarin Add to your del.icio.us Tweet about this Send to facebook Send to friendfeed

نوشته شده در تاریخ پنجشنبه، 5 ژانویه 2007